تهدیدات و زیاده‌خواهی‌های اخیر مقامات آمریکایی بار دیگر موجب تشدید بی‌اعتمادی ایران به دولت آمریکا شده است.



مذاکره به عنوان زبان مشترک ملت‌ها برای حل اختلافات است اما هنگامی که با تهدید تحریم و فشارهای سیاسی و روانی همراه شود معنای خود را از دست می‌دهد و به ابزاری برای تحمیل اراده یک‌جانبه تبدیل می‌شود.


سیاست‌های ایالات متحده آمریکا نمونه‌ای از این رویکرد است. آمریکا از مذاکره نه برای تفاهم بلکه برای تحمیل خواسته‌های خود و بدون در نظر گرفتن حقوق طرف مقابل استفاده می‌کند. تلاش آمریکا برای مذاکره تلاشی برای تسلیم طرف مقابل و اعمال فشار سیاسی اقتصادی و روانی است نه گفت‌وگویی برابر و سازنده.


رفتار دوگانه آمریکا نه تنها بی‌اعتمادی را در سطح دیپلماتیک افزایش داده بلکه فرصت‌های گفت‌وگو را نیز به گروگان گرفته است. جمهوری اسلامی ایران با وجود فشارهای سنگین و تحریم‌های گسترده همچنان بر حل مسائل از مسیر دیپلماتیک پایبند است در حالی که بارها پای میز مذاکره نشسته و نتیجه‌ای جز تشدید فشارها از سوی طرف آمریکایی ندیده است.


ایران همواره با نگاهی نقادانه و محتاطانه به تعامل با آمریکا می‌نگرد چرا که تجربه نشان داده است هر وعده‌ای از سوی این کشور ممکن است به سرعت به اقدامی غیرمنتظره بدل شود.


تا زمانی که مذاکره با تهدید و تحریم همراه باشد نمی‌توان آن را دیپلماسی نامید بلکه نوعی اجبار و تحمیل است. اگر آمریکا واقعاً به دنبال حل اختلافات است باید صداقت را جایگزین زورگویی کند.


ایران هرگز میز مذاکره را ترک نکرده و همواره با منطق و حسن‌نیت پای گفت‌وگو نشسته است اما ایالات متحده با زیاده‌خواهی و نفاق چهره‌ای غیرقابل اعتماد از خود نشان داده است. ادعای مذاکره‌ی مقامات آمریکایی صرفاً لقلقه‌ی زبان است و آن‌ها به دنبال تحمیل اراده و سلطه‌طلبی هستند.