تحلیل رسانههای عبری درباره جنگ با ایران از تناقضات و شکافها حکایت دارد.
یک تحلیل دادهمحور از محتوای رسانههای عبری در بازه زمانی ۳ تا ۷ تیر نشاندهنده وجود شکافهای روایی تناقضهای آماری و بحران اعتبار در روایت رسمی رژیم صهیونیستی از جنگ با ایران است. این گزارش که توسط یک مؤسسه پژوهشی تهیه شده از روشهای علمیِ تحلیل شبکه معنایی تحلیل احساس تحلیل قاببندی و تحلیل گفتمان بهره برده است.
بررسی شبکه معنایی متون عبری نشان میدهد که برخلاف ادعای نفوذناپذیری گنبد آهنین عبارت شکست دفاع موشکی در جایگاه مرکزی تحلیلها قرار گرفته و در ۴۳ درصد گزارشها به اصابت موشکهای ایرانی به مناطق راهبردی اشاره شده است.
در حالی که گرههای معنایی مرتبط با تخریب بازگشتناپذیر تاسیسات هستهای ایران تنها در ۲۷ درصد متون تایید شده ۶۸ درصد تحلیلها از بازسازی سریع تاسیسات با استناد به منابعی همچون مؤسسه INSS تلآویو خبر دادهاند.
تحلیل احساسسنجی بر اساس پایگاه داده متون عبری نشان میدهد اصطلاح اعتراضات ضدجنگ با تکرار ۱۲۱ بار حضوری پررنگ دارد. همچنین ۶۳ درصد ارجاعات به دولت نتانیاهو بار منفی قابل توجهی داشتهاند.
بر اساس خوشهبندی موضوعی محتوا وابستگی شدید رژیم صهیونیستی به حمایت نظامی آمریکا برجسته شده به طوری که ۷۲ درصد تحلیلها آتشبس را در گرو میانجیگری آمریکا ارزیابی کردهاند.
تحلیل قاببندی رسانهها نشان میدهد در حالی که ۸۵ درصد گزارشها رژیم صهیونیستی را قربانی جنگ معرفی کردهاند اما تنها ۳۴ درصد آماری مستند از تلفات غیرنظامی ارائه دادهاند. آمارهای متفاوت و گاه متناقض درباره تلفات نظامی نیز در منابع رسمی رژیم صهیونیستی منتشر شده است.
در تحلیل گفتمان استفاده مکرر از اصطلاح پیروزی قطعی (۴۷ بار) در برابر تکرار شکنندگی آتشبس (۵۹ مورد) در رسانههای عبری متضاد است. همچنین در ۸۲ درصد متون تنها به منابع اسرائیلی استناد شده که نشاندهنده بستهبودن منابع خبری است.
این بررسی بر پایه متدولوژی دادهمحور ۳ نقطهضعف اصلی در روایت رسانههای عبری را برجسته میکند: ناهماهنگی آماری در ارائه اطلاعات تکیه بر منابع رسمی بدون ارجاع به نهادهای بیطرف و تضاد میان ادعای برتری نظامی با نمودهای ضعف ساختاری دفاعی.