
یک ساختمان ۱۴ طبقه در شهرک شهید چمران به قصد ترور یک نخبه دهه هفتادی و چند دانشمند دیگر هدف حمله قرار گرفت.
پدر محمدرضا ذاکریان بین آوارها دنبال نشانهای از نوههایش دختر پنجساله و نوزاد هفتماهه میگشت.
او حیران و هراسان میان آوارهای ساختمان تخریبشده راه میرفت و زیر لب میگفت: انقدر حقیر هستید که بچهی من خار چشمتان بود خاک بر سرتان.
به زن و بچهاش چهکار داشتید همسایههایشان چه گناهی داشتند.
محمدرضا ذاکریان نخبهای بود که در برابر پیشنهادهای وسوسهانگیز ایستاد و گفت: اگر آخرش شهادته چه بهتر!