
در روزهای اخیر صحنه سیاسی ایران شاهد تحرکاتی هماهنگ بوده است. از یک سو اصلاحطلبان با ارائه بیانیهها و مواضع جدید خواستار تغییراتی در سیاستهای داخلی و خارجی شدهاند. جبهه اصلاحات با پیشنهاد ۱۱ محور عملیاتی از جمله آزادی زندانیان سیاسی محدود کردن نیروهای نظامی پذیرش نظارتهای گسترده آژانس تعلیق غنیسازی مذاکره با آمریکا و همکاری با عربستان به دنبال ایجاد تغییرات اساسی است.
پیش از این نیز ظریف در یادداشتی در فارن پالیسی خواستار تغییر رویکرد از تهدید به فرصت و مذاکره با غرب شده بود. روحانی نیز با تأکید بر لزوم استراتژی نوین ملی کاهش تنش با آمریکا را ضروری دانسته است. این اظهارات با محورهای بیانیه جبهه اصلاحات و مقاله ظریف همخوانی دارد.
همزمان فعالان رسانهای نزدیک به اصلاحطلبان در فضای مجازی به طور گستردهای به تبلیغ این خط فکری پرداختهاند. این اقدامات به شکل یک کمپین رسانهای سازماندهی شده دیده میشود.
از سوی دیگر نتانیاهو با ارسال پیامهایی مستقیم به مردم ایران از فروپاشی همهجانبه سخن گفته و مردم را به حضور در خیابانها دعوت کرده است. او تأکید کرده است که هدف براندازی باید از داخل ایران پیگیری شود. نتانیاهو پیشتر نیز اصلاحطلبان را بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران توصیف کرده بود. این اظهارات با تغییر رویکرد او از جنگ مستقیم به کنشگری رسانهای همخوانی دارد.
در این میان تجربه برجام و پیامدهای آن نیز بار دیگر مطرح شده است. توافقی که با مکانیسم ماشه راه را برای تحریمهای جدید باز کرد و امروز به ابزار فشاری در دست اروپا و آمریکا تبدیل شده است.